بالاخره گابریل هاینزه- ملیپوش آرژانتینی که سابق بر این در منچستریونایتد توپ میزد- موفق به عقد قرارداد با رئالمادرید شد تا رافائل بنیتس- سرمربی لیورپول- در آرزوی این مدافع فصلی دیگر را سپری کند.
آیا برای بازی شنبه شب آماده هستید؟
دقیقا نمیدانم. چرا که درست چند هفته پیش از تعطیلات برگشتهام و تا یکشنبه گذشته با منچستریونایتد تمرین کردم. پس از آن به دلایل شخصی، انفرادی تمرین کردم.
فکر میکنید در کدام منطقه زمین کارآمدتر باشید؟
همه چیز به نظر سرمربی بستگی دارد. شوستر تشخیص میدهد که من در کجا بهتر میتوانم بازی کنم. من هم در میانه خط دفاع تمرین داشتهام و هم در جناح چپ.
شنیده بودیم که لیون نیز تمایل زیادی برای به دام انداختن شما دارد. چرا رئالمادرید را انتخاب کردید؟
من به هر تیمی احترام میگذارم. به خاطر پیشنهاد لیون و جدیت آنها در این مسأله از سران این باشگاه تشکر میکنم. به خودم افتخار میکنم چرا که لیون باشگاه بزرگی است. من رئالمادرید را انتخاب کردم؛ چرا که هر بازیکنی رویای حضور در برنابئو را دارد و فکر میکنم تصمیم درستی را اتخاذ کردهام.
درخصوص انتقال شما حرف و حدیثهای زیادی وجود داشت. در آغاز گفته میشد که شما به لیورپول میروید. آیا فکر میکردید سر از اسپانیا درآورید؟
ابدا فکر نمیکردم یک سپیدپوش رئالمادریدی شوم. خوشحالم که به اینجا آمدهام. رئال باشگاه بزرگ و با تاریخچه غنی است.
فکر میکنید بتوانید جای روبرتو کارلوس را برای هواداران پر کنید؟
این مسأله غیرممکن است و من به این منظور راهی رئال نشدهام. آمدهام تا هر آنچه که در چنته دارم برای مادریدیها ارائه دهم. شخصا هوادار کارلوس هستم و او را ستایش میکنم.
طی دوران حرفهایتان بیشتر در میانه خط دفاع بودهاید یا جناح چپ آن؟
در منچستر که بودم بیشتر در قسمت چپ خط دفاع حضور مییافتم، اما در تیم ملی آرژانتین در میانه خط بودم، به جز رقابتهای کوپا آمهریکا. دقیقا نمیدانم ولی فکر میکنم بیشتر در جناح چپ خط دفاعی بودهام.
در قسمت چپ زمین بیشتر در خط دفاع راحتتر هستید یا خط تهاجمی؟
در کل من یک مدافع هستم، اما دوست دارم در خط حمله نیز توپ بزنم. این را هم بگویم آن قدر تونایی ندارم که باعث پیروزی تیم شوم. با این حال فکر میکنم استعدادم مخصوص خط دفاع است.
وضعیت شما در منچستر تا این اواخر خیلی نابسامان بود. فکر میکنید هواداران روزهای آخر حضور شما در اولدترافورد را فراموش کنند؟
هواداران به خوبی من را میشناسند و نیازی نیست در مورد وضعیتم برای آنها توضیح بدهم. هواداران احمق نیستند. برخی از آنها من را تنها گذاشتند. در این مسأله ترجیح میدهم سکوت اختیار کنم.
فکر میکنید سرالکس فرگوسن از دست شما دلخور باشد؟
فکر نمیکنم فرگی از من ناراحت باشد. به عنوان یک قهرمان با باشگاه انگلیسی خداحافظی کردم و هر آنچه که داشتم برای باشگاه ارائه دادم. اگر میخواهید بدانید که سرمربی سرخپوشان از دست من ناراحتی ندارد، از خود او بپرسید .
منبع:سایت فارسی زبان رئال
آوردگاه
با کوله باری از دانسته هایت می روی ، به هر لحظه ات آگاهی ، تو گوهری گرانبها درآغوش داری ، می روی نه با پا حتی با سر . شیارهای خونین بر پیکرت حاکی از جاده ای سنگلاخ است . تو می روی ، گاه بر فراز و گاه بر فرود.
ایستادنت با نگاهی به آنسوی قله ها و به آسمان همراه است. تو دست در دست باد داری . گامها یکی بر یکی سوار از پل های ساخته ی دستت می روند. اما نه ، چاله ای پاهایت را در خود هضم می کند. سکون است می دانی . رهایی سخت است ، اما می روی. چشمانت با سپیدی و سیاهی خو گرفته . همه در جنگند و تو نیز و پاهایت .قدم هایت کوهی به کوه دیگر است.
گاه بر بلندترین تپه می نشینی و روایت می کنی راه پر پیچ و خم را با رنگ خونین دستانت. خستگی را از تن در می آوری و بر جای می گذاری.سیاهی هم با تو خو گرفته.چشمانت مانند چراغی برق می زنند . ابروهایت درهم تنیده اند. می دانی ، دیر زمانیست آنها هم از هم جدا نمانده اند.
به زمینی هموار رسیده ای ، اما هیچ چیز مثل آسمان زیبا نیست.سواری می آید ، از شمشیر دو لبه اش درمی یابی جنگی دیگر است. ترسی در وجودت نیست . پیش می روی . گاه آغاز همان پایان است. زمین خون را جویده جویده می بلعد. تو باز هم پیروز شده ای . اما ، آسمان تیره است . باید روشن باشد اما نیست. چیزی ناهمگون می زند . تو با خط ممتد میان تضادها آشنایی. آنگونه که باید نیست.
گاهی جنگ با پیروزی تو به پایان می یابد .اما از استادم آموختم که اگر جنگی با تیرگی آسمان به پایان رسید ، برنده ، شکست را در آغوش گرفته است. به دنبال پاهایت برو . شاید در آوردگاهی دیگر این را دریافتی که انتخاب تو باید جامه ی سپید رزم باشد و جاده مملو از آوردگاه است.