اکنون در سانتیاگو برنابئو پیش از همیشه این پرسش پرسیده میشود که این تیم اسپانیایی است یا به سوی آرژنتینی شدن حرکت میکند.
یکی از بزرگترین معضلات فدراسیون جهانی فوتبال (فیفا) که برای رفع آن مدتها رایزنی و تلاش صورت گرفت، فعالیت علیه افزایش بیش از حد بازیکنان غیربومی در لیگهای معتبر دنیا است.
این واقعیت که پس از گذشت سالها، هر چند رقابتهای داخلی کشورها را زیبا و جذاب کرده؛ اما ضربه ای جبرانناپذیر بر پیکره تیمهای ملی وارد آمده است. این موضوع سالها است که تمرکز اذهان عمومی و کارشناسان را به خود اختصاص داده است.
آنچه برایمان ملموس و قابل درک است، عدم توجه صاحبان باشگاهها به قوانین و مقررات تهدیدکننده و اقدامات در جهت پیشرفت تیمهای ملی است. هیچکدام از مدیران باشگاهها حاضر نیستند برای تقویت پایههای فوتبال ملی کشوری که در آن حضور دارند، منافع شخصی خود را زیرپا بگذارند و از نیروهای داخلی در باشگاههایشان بهره ببرند. این مسئله به خصوص در دهه اخیر سبب شده تا آمار مهرههای غیربومی در تیمهای باشگاهی سیر صعودی داشته باشد.
با اینکه این قضیه در کلیه نقاط جهان در حال رشد است؛ اما به دلیل پیشرفت چشمگیر فوتبال در قاره اروپا، بیشتر توجهات به این قاره جلب شده است. تا چند سال پیش که فوتبال ورزشی در قالب مستطیل سبز و در محدوده زمانی 90 دقیقه به شمار می رفت، هنوز کور سوی امیدی برای رفع این معضل وجود داشت؛ اما امروز با وارد شدن دنیای تبلیغات، مافیا و دستهای پشت پرده به آن، نه تنها امیدی به هموار شدن این مشکل نیست؛ بلکه تیمهای مختلف در پی یافتن مکتبی از میان مکتبهای اروپا هستند.
در حقیقت، آنچه این دسته از تیمها را از معرض انتقاد دور نگاه داشته، همین گرایشهای اصولی و برنامهریزی شده است. به طور مثال، بارسلونا سالها است که از سوی اسطورههای فوتبال هلند هدایت میشود و اکنون مکتب آژاکس به طور کامل در این تیم پیاده می شود. به همین دلیل، بارسلونا همواره رنگ و بوی هلندی خود را حفظ خواهد کرد.
در این میان، بسیاری از باشگاههای بزرگ و صاحبنام اروپایی هنوز اصالت خود را حفظ کرده و حاضر به تغییر معیارهای فوتبال کشور خود نشدهاند. باشگاههایی نظیر منچستر یونایتد انگلیس و آس رم ایتالیا که همواره حتی در شرایط بسیار نابسامان، متکی به پتانسیلهای داخلی بودهاند و از لژیونرها تنها در موارد خاص و مورد نیاز بهره بردهاند.
آنچه امروز مورد توجه باشگاههای اروپایی قرار گرفته، پیروی کامل از اصول مکتبی خاص و پذیرفته شده است. یکی از تیمهایی که مدتها است موفق به اعلام مسیر حرکتی خود نشده، باشگاه رئال مادرید اسپانیا است. این تیم پرافتخار که همواره جز 5 تیم برتر اروپا و جهان به حساب میآید، یکی از طرفداران خرید ستارههای مختلف جهان و پرداخت پولهای گزاف برای آنها است. هر چند این اقوام رئال مادرید بارها مورد انتقاد فوتبال دوستان و فوتبالشناسان واقع شده است.
به تدریج همه باشگاهها پس از پایان فصل، بیش از اینکه به دنبال رفع نیازها و نقاط ضعف خود باشند، در پی خرید بازیکنان مطرح و خاص هستند. این قضیه از زمانهای پیش در باشگاه پرطرفدار رئال مادرید شدت بیشتری گرفت. وی که تنها سیاست خود را خرید بهترین و گران قیمتترین بازیکنان جهان و تبدیل رئال مادرید به ویترینی از ستارههای مختلف دنیا میدانست، از همان ابتدا شروع به جذب مهرههایی از قبیل رونالدو، لوئیس فیگو، زیدان و سایر اسطورهها کرد.
این امر به تدریج برنابئو را به آوردگاهی از منتخبان فوتبال اروپا و جهان مبدل کرد. دقیقا همین اشتباه بزرگ و تاریخی بود که تا مدتها رئال مادرید را از شکوه همیشگیاش دور کرد. یکی از مخالفان اصلی پرس در برقراری این بازار پر سر و صدا، نایب رئیس وقت رئال مادرید بود.
والدانو در زمان بازیگری، یکی از مهرههای فراموش نشدنی رئال مادرید به حساب میآمد و در کنار ستارگانی چون میشل و هوگو سانچس، دورانی طلایی را در خاطره مادریدیها رقم زده است. او با تفکراتی آرژانتینی قصد داشت رئال مادرید را مدیریت کند که همواره در صدد از بین بردن تب داغ پرس در جهت خرید غیرضروری بازیکنان بود.
او معتقد بود که اگر رئال مادرید میخواهد به یک مجموعه بزرگ از ستارههای دنیا تبدیل شود، باید حساب شده و منطقی باشد؛ هرچند در اصل به هیچ عنوان موافق نبود که رئال رنگ و بویی غیراسپانیایی به خود بگیرد. والدانو پس از مواجه شدن با اقدامات سریع و غیرقابل پیشبینی پرس، تصمیم گرفت که این تیم اسپانیایی را به سبک آرژانتینی هدایت کند.
این در پیشنهادات او برای خرید بازیکنان و در توصیههای تاکتیکی به مربیان مشهود بود؛ اما همانطور که از مدتها قبل انتظار میرفت، مافیای بیرحم فوتبال در اسپانیا مهلت زیادی را در اختیار والدانو وارد ندارد.
این اسطوره آرژانتینی که در اواخر دوران حضورش در رئال مادرید مشغول فراهم آوردن اسنادی برای رسوا کردن پرس و فعالیتهای او بود، در نهایت با شایعه مبتلا شدن به بیماری هپاتیت c، یک شبه از این شهر خارج شد. این اقدام پرس و اطرافیانش به شدت مورد انتقاد نزدیکان رئال مادرید قرار گرفت. برملا شدن چهره حقیقی مدیر طغیانگر مادرید در نهایت وی را از این تیم دور کرد.
رئال مادرید پس از چند فصل ناکامی در درگیری بیش از اندازه با مسایل حاشیهای بالاخره در فصل 2006-2007 با مربیگری دون فابیو کاپلو و مدیریت رامون کالدرون، قهرمانی لالیگا را از آن خود کرد. سیاستی که مورد تاکید کاپلو قرار گرفته بود و اکنون هم برند شوستر و کلیه کادر فنی از آن پیروی میکنند؛ کم اهمیت بودن نام و کارنامه بازیکنان است.
جوانگرایی و میدان دادن به مهرههایی که تا امروز حتی نامی از آنها نشنیده بودیم، گواهی بر این مدعا است که رئال به دوران باشکوه دهه 90 نزدیک میشود. چندی پیش باخبر شدیم که نایب رئیس رئال مادرید مصاحبهایی درباره بازگشت به گذشته و رسیدگی به اتفاقات داشته است.
اینکه باز هم یک آرژانتینی قصد دارد نبض حاشیهای رئال را در دست گیرد که تا حدودی نگران کننده به نظر میرسد.
خورخه والدانو در مصاحبهای با وب سایت رئال مادرید اشاره کرده بود که میخواهد رئال مادرید نوین را در آرژانتین پایهگذاری کند. حمایت دیاستفانو از این اقدام تهدیدی جدی برای قوهای سپید به شمار میآید.
در هر حال، رئال مادرید اکنون یکی از بهترین و ایدهآل ترین دورانهای خود را سپری میکند و بیشک، هر تغییری در این اوضاع به ضرر آنها خواهد بود.
سلام به شما دوست عزیز
میخواستم یه کوچولو وقتت رو بگیرم
میخواستم بگم که اگه با تبادل لینک موافقی منم موافقم یا اینکه اگر دوست داری لینک باکس منو تو وبلاگت بزار تا نمن لینک شما رو توی لینک باکسم بزارم
در ضمن شما میتوانید در وبلاگ ما عضو شوید تا از جدیدترین اخبار وبلاگ جک ها اس ام اس ها و بعضی از کدهای جاوایی که مخصوص اعضای وبلاگ هست
حالا تصمیم با خودته هر کاری دوست داری میتونی بکنی